تو،ای آخرین نقش رویای من
بهشتآفرین یار زیبای من
بهشتآفرین یار زیبای من
بنازم بدان پیکر آرا که ساخت
ترا قالب آرزوهای من
ترا قالب آرزوهای من
نشاندهست گویی ترا آسمان
ز پا تا به سر در سراپای من
ز پا تا به سر در سراپای من
به دنیا دگر باره دل بستهام
که عشق تو پر کرده دنیای من
که عشق تو پر کرده دنیای من
ز روی تو ای گلشن خرمی
پر از گل بود باغ رویای من
پر از گل بود باغ رویای من
به چشم من آکنده از دلبریست
جهان با تو ای عالمآرای من
جهان با تو ای عالمآرای من
ز امروز و فردای خود غافلم
که با توست امروز و فردای من
که با توست امروز و فردای من
تهران 1322
.
.
( دیوان-156 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر