۱۳۹۳ شهریور ۱۷, دوشنبه

در راه

دوش در راه الهیه چو ماهت دیدم
دلنشین‌تر ز تمنای گناهت دیدم

روشنی‌بخش دلم روی چو آیینه‌ی توست
اثری در رخ آیینه ز آهت دیدم

ماه در اشک تو و اشک تو در دامن چشم
گوهری بود که در مهرگیاهت دیدم

در چمن از پس باران بهاری بینند
آنچه در سبزه‌ی نم‌ناک نگاهت دیدم

مگر از مرگ رقیبم خبری بود تو را
که چو مه در دل شب جامه سیاهت دیدم

 

 
قلهک 1338
 
.
.
( دیوان-130 )
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر