۱۳۹۳ شهریور ۲۴, دوشنبه

گنه‌پوش

اشک و فریب و آه دروغین و نام عشق
در دام من فکند غزال رمیده را

آبی سپید خورد و گلی آتشین شکفت
بر هر دو گونه،گلبن مهرآفریده را

شاهین‌صفت ربودم و بردم به چابکی
در خلوت آن کبوتر شاهین‌ندیده را

و افشاند آن فرشته‌ی رحمت به روی من
با دست مهر،طره‌ی زرتار خویش را

با این کرشمه‌ی عجب از آسمان نهفت
آن بی‌گناه،یار گنه‌کار خویش را




1316

.
.
( دیوان-382 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر