شوهر خوب ای بت شیرینخصال
گر نروی در پی خواب و خیال
گر نروی در پی خواب و خیال
مرد سخیطبع گرانسایهایست
کش ز هنر پایه و سرمایهییست
کش ز هنر پایه و سرمایهییست
راد و جوانمرد و پسندیدهخوی
سالم و نامآور و ناموسجوی
سالم و نامآور و ناموسجوی
آنکه نلغزد قدمش در شکست
دست بلندش نشود زیردست
دست بلندش نشود زیردست
آنکه هوسران و نظرباز نیست
هر نفسش با دگری راز نیست
هر نفسش با دگری راز نیست
* * *
در صف مردان شرافتپرست
شوهر والاتر ازین نیز هست
شوهر والاتر ازین نیز هست
لیک درین شش جهت از چارسوی
همسر بیعیب نیابی مجوی
همسر بیعیب نیابی مجوی
همسرت ار ناکس و ناپاک نیست
گرچه تهیدست بود،باک نیست
گرچه تهیدست بود،باک نیست
مال و جمالت نبرد دل ز دست
کان به شبی وین به تبی بستهاست
کان به شبی وین به تبی بستهاست
* * *
سود مجوی از جو گندمنمای
الحذر از ظاهر مردمربای
الحذر از ظاهر مردمربای
منزل عیش و طرب است ازدواج
لیک قماری عجب است ازدواج
لیک قماری عجب است ازدواج
بخت تو گر چهره کند بردهای
ور نشد از باختن افسردهای
ور نشد از باختن افسردهای
قصه چه خوانم زن و مرد تمام
یافت نگردد به جهان و السلام
یافت نگردد به جهان و السلام
خوب و بدش را تو به ترازو ببر
آنکه بود خوبتر،او خوبتر
آنکه بود خوبتر،او خوبتر
.
.
( دیوان-232/33 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر