بود مرا یاری و یاری غنی
عیش وی از ارث فراوان هنی
عیش وی از ارث فراوان هنی
مشکل زن،غصهی فرزند نه
پای هوسپیشه به پابند نه
پای هوسپیشه به پابند نه
گفتم روزی منش اندر نهان:
مزرعهی آخرتست این جهان
مزرعهی آخرتست این جهان
خیز و درین مزرعه سیری بکن
آخرت خود را خیری بکن
آخرت خود را خیری بکن
گفت: برآنم که دو بیمارگاه
پی فکنم کنگره بر اوج ماه
پی فکنم کنگره بر اوج ماه
بهر مداوای تنکمایگان
دارو و درمان بدهم رایگان
دارو و درمان بدهم رایگان
یک ده آباد درین کهنهدیر
وقف کنم وقف بر آن کار خیر
وقف کنم وقف بر آن کار خیر
* * *
خاطرم از نیت والای او
گشت ستایشگر آلای او1
گشت ستایشگر آلای او1
در دل خود مدح و ثنا کردمش
در پس و در پیش دعا کردمش
در پس و در پیش دعا کردمش
* * *
رفت از آن وعدهی خوش سالها
خرج اتینا شد آن مالها
خرج اتینا شد آن مالها
کاخ هوسرانی او پست شد
مرد تهیمغز،تهیدست شد
مرد تهیمغز،تهیدست شد
* * *
خیر نیاید ز بد اندیشمرد
نیکتر آن شد که نکویی نکرد
نیکتر آن شد که نکویی نکرد
1-آلا:نعمتها
.
.
( دیوان-241/42 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر