۱۳۹۲ فروردین ۲۵, یکشنبه

پیام صلح

ای اختر خجسته که آرام و بی‌خیال
در منتهای بام فلک جا گرفته‌ای

گوشت چه‌ها شنیده ز دنیای ما بگو
کاینسان کناره از همه دنیا گرفته‌ای

*          *          *

صدها هزار سال بباید که نور تو
زان مرز دوردست بدین خاک‌دان رسد

بر نسل‌های سوخته در شعله‌های جنگ
نورت به سان مرهم راحت‌رسان رسد

*          *          *

کس آگهی ندارد از آن سرزمین ولی
دانم که در دیار تو نامی ز جنگ نیست

آنجا زبان تیغ چه گوید چو خلق را
حرص دهان گشاده و چشمان تنگ نیست

*          *          *

وین خاک توده،این کره‌ی کوچک،این زمین
میدان ترک‌تازی دیوانه دیوهاست

بر ذره‌یی حقیر و سبک‌وزن و بی‌فروغ
این غول‌های ذره‌شکن را غریوهاست

*          *          *

نور زمان‌نورد تو ای شمع دل‌فروز
در شامگاه عمر زمین بر زمین رسد

وز بعد قرن‌ها رسد آخر پیام صلح
بر ما اگرچه در نفس واپسین رسد

.
.
( دیوان-394/95 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر