۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

بیا مرو

حالم بد است،از برم امشب بیا مرو
کار من‌ست بسته به یک تب بیا مرو

روزم به آخر آمد و نزدیک شد غروب
ای آفتاب عمر یک امشب بیا مرو

جان بر لب آمده‌ست و امیدی نمانده لیک
تا هست جان به دامن این لب بیا مرو

تو کوکب سعادتی امشب ز برج ما
ای قرص مهر پیش تو کوکب بیا مرو

مطلوب ما تویی تو یک امشب مرو،بیا
این‌ست از تو غایت مطلب بیا مرو



1327
.
.
( دیوان-164 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر