۱۳۹۱ دی ۱۴, پنجشنبه

پادشاه و استادش

کرد شهی قادر والا حشم
در بر پیری سر تعظیم خم
گفت تویی سلطنت‌افروز من
حاصل دیروز تو امروز من
ای گهر افروز من و داد من
رهبر من،ماه من،استاد من
از تو مرا دانش و دین شد درست
وانچه مرا هست ز تعلیم توست
.
.
( دیوان-222 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر