۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

بازی تقدیر

در دست یک نفر به یک آیین ز یک خمیر
شد ساخته دو شمع شب‌افروز یکسره

وین هر دو را لطیفه‌ی تقدیر بر فروخت
در یک دقیقه از دو نظر بر دو منظره

آن ریخت اشک شوق بر آیینه عروس
وین ریخت اشک حسرت بر سنگ مقبره

آن سوخت در عروسی،وین سوخت در عزا
تا چیست سرّ بازی این چرخ مسخره 1



1-این قطعه ملهم از قطعه مسعود سعد سلیمان لاهوری است که فرماید:
گویند که نیک‌بخت و بدبخت ........ هست از همه چیز در فسانه
یک جای دو خشت پخته بینی ........ پخته به تنور در میانه
این بر شرف مناره افتد ........ وان در بن چاه آب‌خانه
.
.
( دیوان-458 )
( خاشاک-193 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر