دیریست که عشقم سر راهی نگرفتهست
دستم هوسم دامن ماهی نگرفتهست
دستم هوسم دامن ماهی نگرفتهست
ای ماه گنهساز بیا کاین دل معصوم
سالی است که کامی ز گناهی نگرفتهست
سالی است که کامی ز گناهی نگرفتهست
آن کس که دلارام گنهجوی ندارد
از کوه تمنا پر کاهی نگرفتهست
از کوه تمنا پر کاهی نگرفتهست
چشمی که درو شیطنتی نیست،عجب نیست
گر ملک دلی را به نگاهی نگرفتهست
گر ملک دلی را به نگاهی نگرفتهست
معشوقهی فاضل مطلب نیز که عاشق
کامی ز لب فلسفهخواهی نگرفتهست
کامی ز لب فلسفهخواهی نگرفتهست
تهران1318
.
.
( دیوان-80/1 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر