ای گل نوخیز گلستان من
ماه من و شمع شبستان من
ماه من و شمع شبستان من
از تو نهانخانهی دل روشن است
تا تویی از من دو جهان از منست
تا تویی از من دو جهان از منست
دختر دلبند عزیزم تویی
قصه چه خوانم همهچیزم تویی
قصه چه خوانم همهچیزم تویی
چون به تو ای غنچهدهان عاشقم
بر همه اطفال جهان عاشقم
بر همه اطفال جهان عاشقم
هیچ ندانی که چه خون خوردهام
تا گوهری همچون تو پروردهام
تا گوهری همچون تو پروردهام
شب همهشب بر سر گهوارهات
ساخته ماندم ز پی چارهات
ساخته ماندم ز پی چارهات
چشم تو در خواب و جهان مست خواب
من به تو وابسته،تو در دست خواب
من به تو وابسته،تو در دست خواب
جان تو آزاد و گرفتار من
تا به سحر خفته تو،بیدار من
تا به سحر خفته تو،بیدار من
بر سرت ای کودک عالمفروز
رفته کنون چند مه و چند روز
رفته کنون چند مه و چند روز
بیخبر از عالم هستیستی
آگه ازین راز مگو نیستی
آگه ازین راز مگو نیستی
کز لب این چشمه نَمی،دیدهای
پرتوی از صبحدمی دیدهای
پرتوی از صبحدمی دیدهای
لیک به شوقت دل آشفتهکار
طی زمان میکند آشفتهوار
طی زمان میکند آشفتهوار
بر پر اندیشه نشاند تو را
در ره آینده کشاند تو را
در ره آینده کشاند تو را
تا رسی آنجا که رود آرزو
زانکه تویی مقصد این جستجو
زانکه تویی مقصد این جستجو
در شبی ای غایت آمالها
عمر تو را پیش برم سالها
عمر تو را پیش برم سالها
در خور هر عهد تو پندی دهم
بر سر هر راه تو شمعی نهم
بر سر هر راه تو شمعی نهم
هر شبی آغاز کنم مطلبی
قصه ز روزی کنمت هر شبی
قصه ز روزی کنمت هر شبی
راهنمایی کنمت گام گام
تا تو چو خورشید برآیی به بام
تا تو چو خورشید برآیی به بام
* * *
زندگی ای طفل مبارکقدم
راه درازیست پر از پیچ و خم
راه درازیست پر از پیچ و خم
گرچه در این ره که گذرگاه توست
مهر خدا رهبر و همراه توست
مهر خدا رهبر و همراه توست
لیک مرا نیز درین بند و بست
علم و عمل داده چراغی به دست
علم و عمل داده چراغی به دست
پس بستان زین ادب اندوخته
مشعلی از تجربه افروخته
مشعلی از تجربه افروخته
* * *
مدتی ای کودک شیریندهن
هست عصای تو ز انگشت من
هست عصای تو ز انگشت من
تا چو شدم پیر درین ماجرا
دست من از دست تو گیرد عصا
دست من از دست تو گیرد عصا
گردش این گنبد نیلوفری
ساخت چو بالای مرا چنبری
ساخت چو بالای مرا چنبری
یاری آن ساعد پرداخته
باز کند قامتم افراخته
باز کند قامتم افراخته
پیری اگر سرد کند آتشم
گرمی عشق تو کند سرخوشم
گرمی عشق تو کند سرخوشم
پیش رُخت زمزمهخوانی کنم
پیر شوم لیک جوانی کنم
پیر شوم لیک جوانی کنم
* * *
موقع خوابت شده طاووس من
شب به تو خوش باد،بده بوس من
شب به تو خوش باد،بده بوس من
لطف خدا در همهجا حافظت
تا شب آینده خدا حافظت
تا شب آینده خدا حافظت
.
.
( دیوان-219/20 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر