بازم امشب،خواهش دیوانگی،دامن گرفته
حور زادی،با هزاران جلوه،عقل از من گرفته
حور زادی،با هزاران جلوه،عقل از من گرفته
روح دستافشان من،بر آسمانها پر کشیده
کاسمانیجامهیی را،پای در دامن گرفته
کاسمانیجامهیی را،پای در دامن گرفته
مستحیل اندر سراپایش،سراپای وجودم
جسم ما،در پا فکنده،جان ما،با تن گرفته
جسم ما،در پا فکنده،جان ما،با تن گرفته
من نگویم مهر یا ماه است،آن گلپیکر،اما
کلبهی ما،روشنایی زان رخ روشن گرفته
کلبهی ما،روشنایی زان رخ روشن گرفته
.
.
( دیواان-167 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر