۱۳۹۲ آبان ۲۴, جمعه

عشق نهفته

دیرگاهی است کان پری‌منظر
بین بیم و امید هشته مرا

در گلستان آرزومندی
رفته آن سرو ناز و کشته مرا

عشق خود را ز من نهفته،ولی
دوست می‌دارد آن فرشته مرا


.
.
( دیوان-468 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر