فروزاناختری،تابندهماهی،کردهام پیدا
به ملک دلربایی،پادشاهی کردهام پیدا
به ملک دلربایی،پادشاهی کردهام پیدا
به تحریک حسادت،با تغافل،با زبانبازی
به کوی دوست،با صد حیله،راهی کردهام پیدا
به کوی دوست،با صد حیله،راهی کردهام پیدا
گریبان وصالی،دامن خورشید رخساری
به اشکی کردهام حاصل،به آهی کردهام پیدا
به اشکی کردهام حاصل،به آهی کردهام پیدا
به نام عشق پاک او را به هرجا خواستم،بردم
گناهی کرده،اما بیگناهی کردهام پیدا
گناهی کرده،اما بیگناهی کردهام پیدا
بهل،تا رشتهها نام و ننگ،از پای برگیرم
که راهی خوش،نه به نور روی ماهی،کردهام پیدا
که راهی خوش،نه به نور روی ماهی،کردهام پیدا
بیایید ای هوسها،بیخودیها،گرمجوشیها
که در آغوش ماهی،تکیهگاهی کردهام پیدا
که در آغوش ماهی،تکیهگاهی کردهام پیدا
1317
.
.
( دیوان-63 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر