دم مزن از بخت سیهرخت خویش
کیست که راضی بود از بخت خویش
کیست که راضی بود از بخت خویش
رو بشنو درد دل مرد را
تا به خود آسان کنی این درد را
تا به خود آسان کنی این درد را
* * *
تا که بود گوی زمین رهنورد
مرد ز زن شکوه کند زن ز مرد
مرد ز زن شکوه کند زن ز مرد
.
.
( دیوان-235 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر