۱۳۹۲ مرداد ۲۴, پنجشنبه

گل ناز

آن گل ناز که با عشوه و ناز آمده‌است
عشق خوش‌عاقبت ماست که باز آمده‌است

قامت افراخته و طره‌ پراکنده به دوش
نقشی آشفته ز امید دراز آمده‌است

خوش‌تر از نور مه و عطر گل و جلوه‌ی صبح
اوست او کز در این خانه فراز آمده‌است

سخت بی‌ذوقم اگر ناز و عتابش نخرم
کان پری هم‌ره صد قافله ناز آمده‌است

عرض حاجت کن و خوش باش که با همت عشق
ناز او بر در ارباب نیاز آمده‌است


1338
.
.
( دیوان-82 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر