۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

آیینه ی ماه

دوش در آیینه ی مه نقش سیمای تو دیدم
ماه رو روشن تر از هر شب ز رویای تو دیدم

پرتو مه،نغمه ی جو،رقص گل،موسیقی شب
هر چه را دیدم نشاط افزا ز سودای تو دیدم

نور خاصی داشت مه عطری فرحزا داشت صحرا
یا که تصویری ز حسن عالم آرای تو دیدم

اندر آن دنیای زیبایی به هرجا دیده بستم
روی زیبای تو دیدم،روی زیبای تو دیدم

مست رویای تو بودم وندران رویای مستی
خویش را افتاده همچون سایه در پای تو دیدم

آمدم سرخوش ز عشق و آرزو در کویت اما
جای خالی بود آوخ آنچه بر جای تو دیدم

1334
.
.
( دیوان-132 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر