در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد
کس جای درین خانه ی ویرانه ندارد
کس جای درین خانه ی ویرانه ندارد
دل را بکف هر که دهم باز پس آرد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
در بزم جهان جز دل حسرتکش ما نیست
آن شمع که میسوزد و پروانه ندارد
آن شمع که میسوزد و پروانه ندارد
دل خانه ی عشق است،خدا را بکه گویم
کارایشی از عشق کس اینخانه ندارد
کارایشی از عشق کس اینخانه ندارد
گفتم مه من،از چه تو در دام نیفتی
گفتا چه کنم،دام شما دانه ندارد
گفتا چه کنم،دام شما دانه ندارد
در انجمن عقل فروشان ننهم پای
دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد
دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد
تا چند کنی قصه ز اسکندر و دارا
ده روزه ی عمر این همه افسانه ندارد
ده روزه ی عمر این همه افسانه ندارد
.
.
( دیوان-101 )
( دیوان-101 )
( خاشاک-11 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر