۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

حال اسیران

سینه پر آتش و دل پر خون است
بنگر حال اسیران چون است

فقرم از ثروت قارون بیش است
رنجم از صبر خدا افزون است

کاسه ی چرخ شکسته ست و دریغ
کان هم از طالع ما وارون است

شرمش آید ز شکایت ور نه
حال لیلی بتر از مجنون است

گر سر بنده نوازی داری
وقتش ای جان جهان اکنون است

.
.
( دیوان-78 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر