دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود
می بود و سه تا بود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود
دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار
مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود
آنگه که چمن بود پر از نغمه بلبل من بودم و آن گل
آن گل که سراپا همه رنگ و همه بو بود من بودم و او بود
چشمان من از اشک سعادت شده لبریز وان گلبن نو خیز
چون شاخ گل افتاده به پیرامن جو بود من بودم و او بود
می خورد به صد ناز و بصد ناز میم داد بوسی ز پیم داد
آنجا که نه غیر و نه رقیب و نه عدو بود من بودم و او بود
او از می و من از می عشقش شده از دست او سرخوش و من مست
لب بسته و در سینه بسی راز مگو بود من بودم و او بودم
گه زیر گل سرخ و گهی زیر گل زرد آن ماه زمین گرد
میرفت و دلم در پی او از همه سو بود من بودم و او بودم
با او به چمن خوشدل و سر مست چمیدم دیدم من و دیدم
نیکوئی خو در خور زیبایی رو بود من بودم و او بود
همصحبت من او شد و همصحبت او من در دامن گلشن
معشوقه نکو عشق نکو حال نکو بود من بودم و او بود
از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست بگذر ز من ای دوست
روح من و عشق من و آمال من او بود من بودم و او بود
.
.
( خاشاک-68/9 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر