۱۳۹۱ مهر ۱۶, یکشنبه

کجا می بردم

راستی این دل دیوانه کجا می بردم
خود به غرقاب درافتاده چرا می بردم

اندرین عرصه ی خودخواهی و افزون طلبی
به کجا این سر خالی ز هوا می بردم

این جنون،این هوس،این آتش جانسوز،این عشق
چیست این جذبه ی مجهول و کجا می بردم

گرچه دانم به خطا می رود اندیشه ولی
می روم در پی آن گمشده تا می بردم

انزواجویی و خودکوبی و تسلیم و خضوع
کم کم ای دوست به اقلیم رضا می بردم

.
.
( دیوان-129/30 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر