زیبا فراوان دیدهام،اما تو چیز دیگری
صدها گلستان دیدهام،اما تو چیز دیگری
صدها گلستان دیدهام،اما تو چیز دیگری
دانی که در هر مجلسی،گلهای عطر افشان بسی
دیدهست و بیند هر کسی،اما تو چیز دیگری
دیدهست و بیند هر کسی،اما تو چیز دیگری
از بوی گل مطلوبتر،از مهوشان محبوبتر
این یک از آن یک خوبتر،اما تو چیز دیگری
این یک از آن یک خوبتر،اما تو چیز دیگری
بس شوخ جانی دیدهام،باغ جوانی دیدهام
زانها که دانی دیدهام،اما تو چیز دیگری
زانها که دانی دیدهام،اما تو چیز دیگری
بر گلرخان دل بسته ام،وصل نکویان جستهام
زنجیرها بگسستهام،اما تو چیز دیگری
زنجیرها بگسستهام،اما تو چیز دیگری
گلهای خندان دیدهام،خورشید تابان دیدهام
صد رهزن جان دیدهام،اما تو چیز دیگری
صد رهزن جان دیدهام،اما تو چیز دیگری
در صحبت گلپیکران،در خیل شیرین دختران
دیدم ترا با دیگران،اما تو چیز دیگری
دیدم ترا با دیگران،اما تو چیز دیگری
تنها نه از هر دلبری،در شهر زیبایی سری
کز خویش هم زیباتری،آری تو چیز دیگری
کز خویش هم زیباتری،آری تو چیز دیگری
.
.
( دیوان-172 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر