۱۳۹۱ آذر ۲۶, یکشنبه

خدای عدل

دانی که خدای عدل،کور است
کورست و ز حب و بغض،دور است

شمشیر عدالتش بود تیز
تیز است همان مشام او،نیز

زانجا که مقام کبریایی‌ست
دلخور ز شمیم بی‌نوایی است

القصه خدای عدل،پیوست
آن‌سو گرود که زور و زر هست

.
.
( دیوان-217 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر