تا بوسه زد به پای عزیز تو اشک من
خواهم هزار بوسه زنم من به پای اشک
خواهم هزار بوسه زنم من به پای اشک
اشکم ز شوق وصل تو لبخنده میشود
بر دامنم اگر بنشینی به جای اشک
بر دامنم اگر بنشینی به جای اشک
انکار کیمیا مکن،آخر بیا ببین
بر روی زرد من اثر کیمیای اشک
بر روی زرد من اثر کیمیای اشک
در ظاهر ار شنیده نگردد،چه غم که هست
در گوش باطنت قدم بیصدای اشک
در گوش باطنت قدم بیصدای اشک
.
.
( دیوان-447 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر